شنبه ۱۳۹۰/۰۹/۱۹

احياي هويت شهري با احياي باغ هاي تاريخي

باغ آرايي در قزوين از پيشينة ارزشمندي برخوردار است و هنر باغ سازي صفوي با انتخاب قزوين به پايتختي آغاز گرديده است، متأسفانه بيشتر باغ هاي تاريخي قزوين در اثر ندانم کاري هاي پيشينيان از بين رفته است.

 

پيام شهر- در خصوص امکان احياي باغهاي تاريخي قزوين، گزارشي تهيه شده که از نظرتان ميگذرد( مهدي نورمحمدي )
ساختار کاملي که آن را به نام باغ ايراني ميشناسيم، بستگي و پيوستگي تنگاتنگي با فرهنگ ژرف ايراني دارد. باغ ايراني، يکي از کهنترين باغهاي جهان به شمار ميرود. باغ ايراني، از گذشتههاي بسيار دور، آسايشگاه روح ايراني بوده و اين شيوة باغ سازي، همواره توسط کشورهاي ديگر مورد تقليد قرار گرفته است. محققين، آغاز باغسازي در ايران را هم زمان با ورود آرياييها به ايران زمين ميدانند. نقاشيهاي سنگي درختان بر روي ديوارهاي تخت جمشيد، نشان دهندة توجه ايرانيان قديم به طبيعت بوده است. در دورة هخامنشيان در سراسر ايران زمين، باغهاي باشکوه و بيشماري وجود داشت که مورد توجه يونانيان بود. در دورة ساساني نيز باغ سازي و توجه به طبيعت از اهميت خاصي برخوردار بود. پيچيدگي طرحهاي هندسي خيالانگيز، بارزترين ويژگي باغهاي دورة ساساني است. اين ويژگيها به قدري زيبا و برجسته بود که در دورة بني اميه، الگوبرداري از باغهاي ساساني آغاز گرديد. پس از ورود اسلام، روند باغ سازي در ايران ادامه يافت و تا دورة تيموريان، باغهاي متعددي در جايجاي ايران ساخته شد.
 در دورة صفوي، باغ سازي شکل جديدي يافت و باغ سازي نه در يک نقطه، بلکه در پهنة شهر گسترش يافت و همه جا را در برگرفت، به طوري که جزئي از ساختار فيزيکي تشکيل دهندة شهر گرديد. روند باغ سازي صفوي، از قزوين که در آن دوران پايتخت صفويه بود آغاز ميشود. شاهان صفوي پس از انتخاب قزوين به پايتختي، باغهاي زيبايي همچون باغ سعادت آباد، باغ جنت، باغ شاه و ... تأسيس کردند که امروزه، تنها نامي از آنها وجود دارد و يا اين که بقاياي ضعيفي از آن باغهاي باشکوه باقي مانده است. متأسفانه امروزه، فلسفة باغ سازي ايراني که ريشه در فطرت انساني داشت از بين رفته و به جاي باغ سازي قديمي، ساخت بوستان و ايجاد فضاي سبز که محصول تقليد و الگوبرداري از تمدن غربي است، جايگزين آن شده است. سيد مهدي مجابي دبير هيأت علمي کنگرة شهرسازي و معماري، در خصوص باغهاي تاريخي قزوين در دورة صفوي ميگويد:« بزرگترين باغ ايران، باغ جعفرآباد قزوين بوده است. اين باغ از 17 باغ تشکيل شده بوده که بعدها به مرور زمان تخريب شده و از بين رفته و بقايايي از آن در محوطة عاليقاپو و چهل ستون باقي مانده است. باغ جعفر آباد از نمونههاي عالي هنر باغ سازي ايراني بوده که قوانين معماري و شهرسازي خاصي در ان لحاظ شده است. نوع درختان، هماهنگي بين درختان، باغات ميوه، نحوة جريان آب در باغ و وجود استخرهاي گوناگون در اين باغ، نشان از هنر ظريف باغ آرايي دورة صفوي و رعايت مسائل شهرسازي و باغ سازي است. وي دربارة وظيفة مديريت شهري جهت احياي باغهاي تاريخي قزوين ميگويد: متأسفانه مديريت شهري در اين خصوص، کاري نکرده و يکي بزرگترين تکاليف مديريت شهري اين است که باغهاي تاريخي قزوين را احيا کند. بر همين اساس، مديريت شهري ابتدا بايد باغهاي تاريخي را مکان يابي کند و آنهايي را که قابليت احيا دارند احيا کند واين اقدام، حتماً بايد به شيوة باغ سازي ايراني باشد. ما در اين زمينه، در دنيا صاحب سبک هستيم و نبايد از کشورهاي ديگر الگوبرداري نماييم. طراحي گياهان و درختان اين باغها بايد کاملاً ايراني باشد. اگر غير از اين شيوه عمل کنيم و براي مثال، در باغهاي تاريخي شهر، کاجهاي سه طبقه و يا کاج نقرهاي بکاريم، به فرهنگ و سرمايه هاي ملي خودمان خيانت کردهايم. وي در خصوص ويژگيهاي باغ ايراني ميگويد: مسائلي مانند قواعد خيابان بندي، جدول بندي، آب نماها، صُفّه سازي، قرار گرفتن عمارتها و کوشکها در داخل باغ، ترکيب انواع گياهان و گلها در کنار هم، فوارههاي قابل کنترل، شبكه آب رساني و حصار دور باغها، باغ آرايي ايراني را از ديگر کشورها متمايز کرده است. وي در خصوص ايجاد فضاي سبز و بوستان به شيوة ايراني ميگويد: با اين که باغهاي تاريخي قزوين از بين رفته است، ولي شهرداري ميتواند بوستان‌‌‌‌ها و فضاي سبز سطح شهر را به شيوة ايراني بسازد. در بوستان باراجين اين کار صد در صد شدني است و ميدانم که صد در صد هم اين کار را انجام نخواهند داد، زيرا به دنبال کساني ميروند که متوجه اين معاني نيستند. مجابي در خاتمه، دربارة باغهايي که قابليت احيا دارند ميگويد: متأسفانه باغهايي مثل باغ اميرشاهي، باغ سپهسالار و باغ دبير از بين رفتهاند، اما با مطالعه و مکان يابي ميتوان باغ شهرداري و باغ دارالشفا که پشت کاروانسراي سعدالسلطنه قرار دارد را احيا کرد.»
افسانه جبرئيل زاده کارشناس مرمت سازمان ميراث فرهنگي در اين خصوص ميگويد: تنها باغ تاريخي که نشانهاي از آن باقي مانده، باغ دولتخانة صفوي است. بقايايي از اين باغ تاريخي، در حياط عالي قاپو باقي مانده که تلاش فراواني ميکنيم که همين مقدار اندک را هم حفظ کنيم. براي مثال، تنههاي خشک شدة درختان دورة صفوي را هم حفظ کردهايم. اين تنههاي خشک شده، براي شناسايي حدود باغ تاريخي کمک بسيار زيادي به ما ميکند. وي در خصوص ويژگيهاي باغهاي تاريخي ميگويد: قرينگي فضا و جدول بندي متناسب يکي از ويژگيهاي مهم باغ آرايي ايراني است. متأسفانه اصالت باغ هاي ايراني با الگوبرداري از پارک سازي غربي در حال از بين رفتن است. براي مثال، ميدانيم که سبزه ميدان از باغهاي دورة صفوي است که از باغ دولتخانه جدا شده است. دخالتهاي غير اصولي در سبزه ميدان مانند: کار گذاشتن سنگهاي گرانيتي و قراردادن آب نماي موزيکال، اصالت تاريخي سبزه ميدان را مورد تهديد قرار داده است. آب نماي موزيکال و سنگهاي گرانيت بايد در فضاهاي مدرن و امروزي قرار داده شوند، نه در يک فضاي تاريخي. وي در خاتمه سخنان خود از مسئولين امر ميخواهد که نسبت به احياي باغهاي تاريخي شهر تلاش مضاعفي داشته باشند. باغ ايراني، نماد خلاقيت و شکوفايي فرهنگي و نشانهاي از ذوق لطيف نياکان ماست. اميد است که مسئولين شهري در ساخت فضاي سبز شهري از الگوهاي باغآرايي ايراني که سنخيت بيشتري با روحيه و فطرت ايراني دارد استفاده نمايند.
پايان پيام

 

تصاویر مرتبط